عشق به پاکی شبنم |
|||
پنج شنبه 29 فروردين 1391برچسب:, :: 15:18 :: نويسنده : باران
چقدر خواب ببینم که مال من شده ای
دلم تنگ است این شبها یقین دارم که میدانی صدای غربت من را ز احساسم تو می خوانی
شدم از درد تنهایی گلی پژمرده و غمگین
ببار ای ابر پاییزی که دردم را تو میدانی
میان دوزخ عشقت پریشان و گرفتارم
چرا ای مرکب عشقم چنین آهسته میرانی
تپش های دل خسته چه بی تاب و هراسانند
به من آخر بگو ای دل چرا امشب پریشانی
دلم دریای خون است وپر از امواج بی ساحل
درون سینه ام آری تو آن موج هراسانی
هماره قلب بیمارم به یاد توشود روشن
چه فرقی می کند اما تو که این را نمی دانی
نظرات شما عزیزان:
خیلی قشنگه
![]() ![]() موفق باشی ![]()
آخرین مطالب پيوندها
![]() نويسندگان |
|||
![]() |